آماده ماندن
آماده نگه داشتن
Menschen B1.1 - 4
پابرجاماندن
برقرارماندن
Sicher B2.2 - 6
پابرجاماندن
برقرارماندن
Sicher B2.2 - 6
ماندن
باقی ماندن
Menschen A1.2 - 6
بیاستفاده ماندن
دستنخورده ماندن
Sicher C1.1 - 4
(در حافظه) حک شدن
فهماندن
حالی کردن، به ذهن کسی سپردن
Sicher C1.1 - 4
فهماندن
حالی کردن، به ذهن کسی سپردن
Sicher C1.1 - 4
فهماندن
(در حافظه) حک شدن
(در ذهن) نقش بستن
Sicher C1.1 - 4
فهماندن
بهخاطر سپردن
Sicher C1.1 - 4
منتظر ماندن
صبر کردن، انتظار کشیدن
Menschen B1.1 - 2
منتظر ماندن
انتظار داشتن
Menschen B1.1 - 2
منتظر ماندن
صبر کردن، انتظار کشیدن
Sicher B1 - 4
منتظر ماندن
انتظار داشتن
Sicher B1 - 4
پایبند بودن
نگهداشتن، بر سر چیزی ماندن
Menschen B1.1 - 8
پایبند بودن
نگهداشتن، بر سر چیزی ماندن
Sicher C1.1 - 3
نگه داشتن
باقی ماندن
Menschen B1.2 - 6
(در مورد چیزی) نظری داشتن
باقی ماندن
Menschen B1.2 - 6
(در مورد چیزی) نظری داشتن
باقی ماندن
Menschen B1.2 - 6
(در مورد چیزی) نظری داشتن
باقی ماندن
Sicher C1.2 - 4
(در مورد چیزی) نظری داشتن
باقی ماندن
Menschen B1.2 - 6