etwas (Akk.) nehmen|=| چیزی را گرفتن|*| 3.Ich nehme das Menü Nr. 3.|+| 3. من منوی شماره 3 را میگیرم [انتخاب میکنم].
ex2 :
jemandem etwas nehmen|=| از کسی چیزی را گرفتن|*|Ein Dieb hat ihr das ganze Geld genommen.|+| یک دزد تمام پولش را گرفت.
ex3 :
jemanden/etwas nehmen|=| کسی/چیزی را پذیرفتن [گرفتن، قبول کردن]|*| 2.Sie wollte keinen Dank nehmen.|+| 2. او نمیخواست هیچ تشکری را بپذیرد.
ex4 :
(für etwas) etwas nehmen|=| (در ازای چیزی) چیزی را گرفتن|*|Sie nimmt nichts für ihre Hilfe, sie tut es aus Freundschaft.|+| او در ازای کمکش هیچ (پولی) دریافت نمیکند، او این را از روی دوستی انجام میدهد.|+| فعل "nehmen" را در رایجترین معنای آن میتوان برابر با فعل (گرفتن، پذیرفتن) در زبان فارسی دانست؛ به مثالهای زیر توجه کنید: