نوع :
صفتغیرقابل مقایسه
کاربرد دیگر :
نیم
مثال ها :
1.Bei dieser Firma habe ich ein halbes Jahr gearbeitet.
1.در این شرکت من نیم سال کار کردم.
2.Die Flasche ist ja noch halb voll.
2.بطری هنوز نیم پر است.
3.Die Präsentation dauert eine halbe Stunde.
3.ارائه نیم ساعت به طول انجامید. [طول کشید.]
4.Er verbringt den halben Tag vor dem Computer.
4.او نیمی از روز را در پشت کامپیوتر میگذراند.
5.Ich gebe Ihnen die Tomaten zum halben Preis.
5.من گوجهفرنگیها را به شما نصف قیمت میدهم.
1.در این شرکت من نیم سال کار کردم.
2.Die Flasche ist ja noch halb voll.
2.بطری هنوز نیم پر است.
3.Die Präsentation dauert eine halbe Stunde.
3.ارائه نیم ساعت به طول انجامید. [طول کشید.]
4.Er verbringt den halben Tag vor dem Computer.
4.او نیمی از روز را در پشت کامپیوتر میگذراند.
5.Ich gebe Ihnen die Tomaten zum halben Preis.
5.من گوجهفرنگیها را به شما نصف قیمت میدهم.
مرجع :
کتاب Menschen سطح A1.2 ، درس 4
دسته بندی: