نوع :
فعلفعل بی قاعده ، فعل گذرا
verbs :
[گذشته: trug]|[گذشته کامل: getragen]|[فعل کمکی: haben ]
inline :
صرف فعل
(sich tragen)
(sich tragen)
مترادف و متضاد beschäftigt sein sich befassen
tragen به معنی حمل کردن
امیر علی میرزایی https://www.almanish.ir/about /ˈtʁaːɡən/
کاربرد دیگر :
تحمل کردن
کاربرد دیگر :
تاب آوردن
مترادف و متضاد :
aushalten , dulden , ertragen
کلمات نزدیک :
trage , tragbar , tragbahre , trafik , traditionsreich , tragend , tragetasche , tragfähig , tragik , tragikomisch
مثال ها :
1.Die Brücke trägt auch schwere Lastwagen.
1.پل حتی کامیون‌های سنگین را تحمل می‌کند.
1.پل حتی کامیون‌های سنگین را تحمل می‌کند.
مرجع :
کتاب Menschen سطح A1.2 ، درس 9
ex1 :
etwas mit Fassung/Geduld tragen|=| چیزی را با خونسردی/صبر تاب آوردن|*|Sie trägt ihr Leiden mit Geduld.|+| او ناراحتی‌اش را با شکیبایی تحمل می‌کند.
کاربرد های دیگر tragen
tragen
فعل
فعل
جابجا کردن، بردن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
درس 9 Menschen A1.2
tragen
فعل
فعل
پوشیدن
برتن داشتن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
برتن داشتن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
درس 9 Menschen A1.2
tragen
فعل
فعل
برعهده گرفتن
مورد حمایت قرار دادن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
مورد حمایت قرار دادن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
درس 9 Menschen A1.2
tragen
فعل
فعل
داشتن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
درس 9 Menschen A1.2
tragen
فعل
فعل
مشغول بودن
سرگرم بودن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
سرگرم بودن
فعل بی قاعده ، فعل گذرا
درس 9 Menschen A1.2
دسته بندی: