نوع :
اسمقابل شمارش ، خنثی
inline :
[ جمع: Tiere ]
[ ملکی: Tier(e)s ]
[ ملکی: Tier(e)s ]
مترادف و متضاد :
Bestie , Vieh
کلمات نزدیک :
tiegel , tiefsttemperatur , tiefkühltruhe , tiefkühlkost , tiefgarage , tierarzt , tierhaltung , tierisch , tierpark , tierzucht
مثال ها :
1.Er mag Tiere sehr und geht darum oft in den Zoo.
1.او خیلی حیوانات را دوست دارد و به همین خاطر اغلب به باغوحش میرود.
2.Wir dürfen keine Tiere in der Wohnung haben.
2.ما اجازه نداریم هیچ حیوانی در خانه نگه داریم.
1.او خیلی حیوانات را دوست دارد و به همین خاطر اغلب به باغوحش میرود.
2.Wir dürfen keine Tiere in der Wohnung haben.
2.ما اجازه نداریم هیچ حیوانی در خانه نگه داریم.
مرجع :
کتاب Menschen سطح A2.1 ، درس 3
ex1 :
männliches/weibliches Tier|=| حیوان نر/ماده|*|Es war ein weibliches Tier.|+| این یک حیوان ماده بود.
ex2 :
das wilde/zahme/große/... Tier|=| حیوان وحشی/اهلی/بزرگ/...|*|Die Jäger fingen das wilde Tier.|+| شکارچیان حیوان وحشی را شکار کردند.
ex3 :
Haustier haben|=| حیوان خانگی داشتن|*|Kinder wollen immer ein Haustier haben.|+| بچهها همیشه میخواهند حیوان خانگی داشته باشند.
ex4 :
Tiere halten/füttern/züchten/dressieren/abrichten|=| حیوانات را نگهداری کردن/غذا دادن/پرورش دادن/تعلیم دادن/تربیت کردن/...|*|Ich muss Tiere füttern, bevor ich schlafen gehe.|+| قبل از این که بروم بخوابم باید به حیوانات غذا بدهم.
دسته بندی: