ورود

جستجو

واژه ها

کتاب ها

مرجع یادگیری زبان آلمانی


وب سایت آلمانیش

- آفلاین
درباره آلمانیش

راهنما

قوانین

ارتباط با آلمانیش
صفحه نخست

صفحه کلید

جستجو

حالت شب

Bild به معنی عکس


/bɪlt/
Bild به فارسی عکس به آلمانی
       

نوع :
اسمقابل شمارش ، خنثی

inline :
[ جمع: Bilder ]
[ ملکی: Bild(e)s ]

کاربرد دیگر :
تصویر، تابلو، نقاشی

مترادف و متضاد :
Abbildung , Bildnis , Darstellung , Foto

کلمات نزدیک :
bilanz , bikulturell , bikini , biker , biken , bildband , bilden , bilderbuch , bildhauer , bildlich

مثال ها :
1.Das Bild ist unscharf.
1.تصویر تار است.

2.Die Bilder, die sie malt, gefallen mir.
2.من از تابلوهایی که او می‌کشد خوشم می‌آید.

3.Ein Bild von meinen Kindern hängt über meinem Schreibtisch.
3.یک تصویر از بچه‌های من بالای میز من آویزان است.

4.Hast du ein Bild von deinem Sohn?
4.آیا عکسی از بچه‌ات داری؟

مرجع :
کتاب Menschen سطح A1.1 ، درس 3

ex1 :
ein meisterhaftes/wertvolles/abstraktes/realistisches/... Bild|=| یک تصویر ماهرانه/باارزش/انتزاعی/واقعی/...|*|1959 malt er sein erstes abstraktes Bild.|+| او در سال 1959 اولین تابلوی انتزاعی خود را کشید.

ex2 :
Bilder sammeln/ausstellen/verkaufen/...|=| تصاویر را جمع‌آوری کردن/به نمایش گذاشتن/فروختن/...|*|Von wo aus werden Sie diese seltene Bilder sammeln?|+| شما از کجا این تصاویر کمیاب را جمع‌آوری می‌کنید؟

ex3 :
ein Bild restaurieren|=| یک نقاشی را مرمت کردن|*|Er bringt mir ein Bild zum Restaurieren.|+| او نقاشی را برای من برای مرمت‌کردن می‌آورد.|+| واژه Bild به‌ معانی متفاوتی در آلمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این کاربرد Bild به‌معنای یک تصویر دوبعدی عکاسی‌شده یا نقاشی‌شده است.



کاربرد های دیگر   Bild
Bild به فارسی عکس به آلمانی
Bild
اسم
تصور
قابل شمارش ، خنثی
درس 3   Menschen A1.1
Bild به فارسی عکس به آلمانی
Bild
اسم
منظره
ظاهر
قابل شمارش ، خنثی
درس 3   Menschen A1.1
عکس دسته بندی: اسم
منتشر شده توسط: آلمانیش
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
ارسال : پارسال | ویرایش: پارسال | بازدید: 47
 

Bild

     

عکس

این صفحه را به اشتراک بگذارید :

https://www.almanish.ir/W285
به این صفحه چند ستاره می دهید؟

امتیاز : 4.47 از 5 15 رای