نوع :
فعلفعل گذرا
verbs :
[گذشته: reagierte]|[گذشته کامل: reagiert]|[فعل کمکی: haben ]
inline :
صرف فعل
کاربرد دیگر :
پاسخ دادن
مترادف و متضاد :
antworten , aufnehmen , begegnen , kontern
کلمات نزدیک :
reagenzglas , razzia , raver , rave , raute , reaktion , reaktionär , reaktor , real , realisieren
مثال ها :
1.Ich habe dem Vermieter geschrieben, aber er hat noch nicht reagiert.
1.من برای صاحب خانه (نامه) نوشتم اما او هنوز پاسخ ندادهاست.
1.من برای صاحب خانه (نامه) نوشتم اما او هنوز پاسخ ندادهاست.
مرجع :
کتاب Menschen سطح A2.1 ، درس 10
ex1 :
auf etwas (Akk.) reagieren|=| به چیزی واکنش نشان دادن|*| auf etwas (Akk.) reagieren|+| به چیزی واکنش نشان دادن
ex2 :
schnell/drastisch/... reagieren|=| به سرعت/به شدت/... پاسخ دادن|*|Ohne Zweifel wird sie drastisch reagieren.|+| بدون شک او به شدت واکنش نشان خواهد داد.
دسته بندی: