نوع :
اسمقابل شمارش ، مذکر
inline :
[ جمع: Polizisten ]
[ ملکی: Polizisten ]
[ مونث: Polizistin ]
[ ملکی: Polizisten ]
[ مونث: Polizistin ]
کاربرد دیگر :
مأمور پلیس
مثال ها :
1.Die Ampel war kaputt. Ein Polizist hat den Verkehr geregelt.
1.چراغ راهنمایی خراب بود. یک افسر پلیس عبور و مرور را کنترل میکرد.
2.Fragen Sie den Verkehrspolizisten dort. Er weiß sicher, wo die Uhlandstraße ist.
2.از آن افسر پلیس بپرس. او حتماً میداند خیابان "اولند" کجاست.
1.چراغ راهنمایی خراب بود. یک افسر پلیس عبور و مرور را کنترل میکرد.
2.Fragen Sie den Verkehrspolizisten dort. Er weiß sicher, wo die Uhlandstraße ist.
2.از آن افسر پلیس بپرس. او حتماً میداند خیابان "اولند" کجاست.
مرجع :
کتاب Menschen سطح A2.2 ، درس 9
دسته بندی: