نوع :
اسمقابل شمارش ، خنثی
inline :
[ جمع: Ergebnisse ]
[ ملکی: Ergebnisses ]
[ ملکی: Ergebnisses ]
مترادف و متضاد :
Ausfluss , Befund , Folge , Konsequenz , Resultat
کلمات نزدیک :
ergeben , ergaunern , ergattern , erfüllung , erfüllen , ergebnislos , ergehen , ergiebig , ergiebigkeit , ergonomisch
مثال ها :
1.Das Ergebnis des Tests bekommen Sie in zwei Wochen.
1.نتیجه تست را تا دو هفته دیگر دریافت خواهید کرد.
1.نتیجه تست را تا دو هفته دیگر دریافت خواهید کرد.
مرجع :
کتاب Menschen سطح B1.1 ، درس 8
ex1 :
gutes/schlechtes/positives/... Ergebnis|=| نتیجه خوب/بد/مثبت/...|*|Ein so gutes Ergebnis hat uns alle überrascht.|+| چنین نتیجه خوبی همه ما را متعجب کرد.
ex2 :
zu einem Ergebnis kommen|=| به نتیجهای رسیدن|*|Ich würde mich sehr freuen, wenn wir zu einem Ergebnis kommen könnten.|+| من خیلی خوشحال میشدم اگر میتوانستیم به نتیجهای برسیم.|+| واژه Ergebnis برای اشاره به خروجی فرآیند یا عمل به کار میرود و معنایی مشابه "نتیجه" در فارسی دارد. Ergebnis میتواند با توجه به صفتی که به آن نسبت میدهیم به یک نتیجه خوب یا بد اشاره کند، مثلاً:
دسته بندی: