کاربرد دیگر :
بهعنوان
مترادف و متضاد :
als
کلمات نزدیک :
zottig , zotig , zote , zornig , zorn , zu dritt , zu fuß , zu hause , zu sein , zu tief ins glas schauen
مرجع :
کتاب Menschen سطح A2.1 ، درس 6
ex1 :
jemanden zu etwas (Dat.) wählen/machen|=| کسی را بهعنوان چیزی انتخاب کردن|*|Er machte mich zu seinem Stellvertreter.|+| او من را بهعنوان نمایندهاش تعیین کرد.|+| حرف اضافه "zu" به معنای "بهعنوان" را میتوان مترادف با واژه "als" دانست. برای نسبت دادن یک واژه به یک عمل یا اقدام از این واژه استفاده میشود.
دسته بندی: