نوع :
فعلفعل گذرا
verbs :
[گذشته: stellte dar]|[گذشته کامل: dargestellt]|[فعل کمکی: haben ]
inline :
صرف فعل
کاربرد دیگر :
به تصویر کشیدن، نشان دادن
مرجع :
کتاب Menschen سطح B1.2 ، درس 7
ex1 :
etwas (Akk.) als etwas (Akk.) darstellen|=| چیزی را به عنوان چیزی به تصویر کشیدن|*| 2.Die Städte sind auf der Karte als rote Punkte dargestellt.|+| 2. شهرها روی نقشه به عنوان نقاط قرمز به تصویر کشیده شدند.
ex2 :
gut/schlecht/... darstellen|=| خوب/بد/... به تصویر کشیدن|*|Er konnte das Problem sehr gut darstellen.|+| او میتوانست مشکل را خیلی خوب توصیف کند.
ex3 :
auf der Bühne darstellen|=| روی صحنه به تصویر کشیدن [نشان دادن]|*|Sie haben einen historischen Stoff auf der Bühne dargestellt.|+| آنها یک جنس تاریخی را روی صحنه به تصویر کشیدند. [نشان دادند]
دسته بندی: