نوع :
فعلفعل گذرا
verbs :
[گذشته: regelte]|[گذشته کامل: geregelt]|[فعل کمکی: haben ]
inline :
صرف فعل
کاربرد دیگر :
تنظیم کردن، سامان دادن
مثال ها :
1.Die Ampel ist kaputt. Ein Polizist regelt den Verkehr.
1.چراغ راهنمایی خراب است. یک پلیس، عبور و مرور را نظم میدهد. [نظم میبخشد.]
2.In unserem Haus ist genau geregelt, wann jeder Mieter die Treppe putzen muss.
2.در خانه ما دقیقا تنظیم شدهاست که هر مستاجری چه موقع باید پلهها را تمیز کند.
1.چراغ راهنمایی خراب است. یک پلیس، عبور و مرور را نظم میدهد. [نظم میبخشد.]
2.In unserem Haus ist genau geregelt, wann jeder Mieter die Treppe putzen muss.
2.در خانه ما دقیقا تنظیم شدهاست که هر مستاجری چه موقع باید پلهها را تمیز کند.
مرجع :
کتاب Menschen سطح B1.2 ، درس 8
دسته بندی: