نوع :
اسمقابل شمارش ، خنثی
inline :
[ جمع: Büros ]
[ ملکی: Büros ]
[ ملکی: Büros ]
کاربرد دیگر :
اداره
مترادف و متضاد :
Geschäftszimmer , Office
کلمات نزدیک :
bürgschaft , bürgertum , bürgersteig , bürgerschaftlich , bürgerrecht , büroartikel , bürofläche , bürokram , bürokrat , bürokratie
مثال ها :
1.Unser Büro bleibt samstags geschlossen.
1.دفتر ما شنبه‌ها بسته می‌ماند.
1.دفتر ما شنبه‌ها بسته می‌ماند.
مرجع :
کتاب Menschen سطح A1.1 ، درس 6
ex1 :
in einem Büro arbeiten|=| در دفتری کار کردن|*| 2.Sonja arbeitet in einem Versicherungsbüro.|+| 2. "سونیا" در یک دفتر بیمه کار می‌کند.|+| واژه Büro معانی متفاوت اما نزدیکی دارد. Büro در شکل کلی به معنای یک دفتر اداری است، دفتری که در آن کارهای غیر فنی انجام می‌شود. زمانی که فردی اشاره می‌کند در Büro کار می‌کند، تاکید معمولا بر این است که کار او کاملا اداری است، مثلا با کامپیوتر یا اسناد اداری کار می‌کند.
دسته بندی: