ورود

جستجو

واژه ها

کتاب ها

مرجع یادگیری زبان آلمانی


وب سایت آلمانیش

- آفلاین
درباره آلمانیش

راهنما

قوانین

ارتباط با آلمانیش
صفحه نخست

صفحه کلید

جستجو

حالت شب

Grundlage به معنی مبنا


/ˈɡʀʊntˌlaːɡə/
Grundlage به فارسی مبنا به آلمانی
       

نوع :
اسمقابل شمارش ، مونث

inline :
[ جمع: Grundlagen ]
[ ملکی: Grundlage ]

کاربرد دیگر :
اساس، پایه

مترادف و متضاد :
Basis , Fundament

کلمات نزدیک :
grundkurs , grundierung , grundieren , grundgesetz , grundgehalt , grundlegend , grundlos , grundregel , grundschule , grundschüler

مثال ها :
1.Die Familie beispielsweise ist Grundlage und Pfeiler der Gesellschaft.
1.خانواده برای مثال، اساس و پایه جامعه است.

2.Für diesen Verdacht gibt es keine Grundlage.
2.هیچ اساسی برای این تهمت وجود ندارد.

مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.2 ، درس 3

ex1 :
die Grundlagen (für etwas (Akk.)) legen|=| پایه‌گذاری کردن [بنیان نهادن] (برای چیزی)|*|Sie müssen die Grundlage für längerfristiges Wachstum legen.|+| شما باید برای رشد طولانی‌مدت‌تر پایه‌گذاری کنید.



کاربرد های دیگر   Grundlage
Grundlage به فارسی مبنا به آلمانی
Grundlage
اسم

اساس، پایه
قابل شمارش ، مونث
درس 2   Menschen B1.2
Grundlage به فارسی مبنا به آلمانی
Grundlage
اسم

اساس، پایه
قابل شمارش ، مونث
درس 3   Sicher C1.2
Grundlage به فارسی مبنا به آلمانی
Grundlage
اسم

اساس، پایه
قابل شمارش ، مونث
درس 3   Sicher C1.2
مبنا دسته بندی: اسم
منتشر شده توسط: آلمانیش
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
ارسال : پارسال | ویرایش: پارسال | بازدید: 35
 

Grundlage

     

مبنا

این صفحه را به اشتراک بگذارید :

https://www.almanish.ir/W6443
به این صفحه چند ستاره می دهید؟

امتیاز : 4.5 از 5 12 رای