نوع :
حرف ربط
مترادف و متضاد :
bevor , vorher
کلمات نزدیک :
eh , egomane , egoistisch , egoist , egge , ehefrau , ehelich , ehemalig , ehemann , ehepaar
مثال ها :
1.Ehe ich nicht weiß, was er will, reagiere ich nicht.
1.قبل از آنکه ندانم او چه میخواهد، (هیچ) واکنشی نشان نمیدهم.
2.Sie lief weg, ehe ich etwas sagen konnte.
2.او دوید و دور شد، پیش از آنکه من بتوانم چیزی بگویم.
1.قبل از آنکه ندانم او چه میخواهد، (هیچ) واکنشی نشان نمیدهم.
2.Sie lief weg, ehe ich etwas sagen konnte.
2.او دوید و دور شد، پیش از آنکه من بتوانم چیزی بگویم.
مرجع :
کتاب Sicher سطح B2.1 ، درس 4
دسته بندی: