نوع :
اسمقابل شمارش ، مونث
inline :
[ جمع: Patchworkfamilien ]
[ ملکی: Patchworkfamilie ]
[ ملکی: Patchworkfamilie ]
کاربرد دیگر :
خانواده آمیخته، خانواده ناتنی
مترادف و متضاد :
Stieffamilie
کلمات نزدیک :
pastor , pastille , pasteurisieren , pastete , pastell , pate , patenschaft , patent , patentamt , patentieren
مثال ها :
1.Die meisten Adoptionen gibt es in Patchworkfamilien.
1.بیشتر فرزندخواندگیها در خانوادههای ناتنی وجود دارد.
2.Ich bin selbst ein Kind einer Patchworkfamilie.
2.من خودم یک بچه از یک خانواده ناتنی هستم.
1.بیشتر فرزندخواندگیها در خانوادههای ناتنی وجود دارد.
2.Ich bin selbst ein Kind einer Patchworkfamilie.
2.من خودم یک بچه از یک خانواده ناتنی هستم.
مرجع :
کتاب Sicher سطح B2.2 ، درس 1
دسته بندی: