نوع :
اسمقابل شمارش ، مونث
inline :
[ جمع: Kolumnen ]
[ ملکی: Kolumne ]
[ ملکی: Kolumne ]
مترادف و متضاد :
spalte
کلمات نزدیک :
kolumbus , kolumbien , kolumbianer , kolossal , koloss , kollektivistisch , kollektor , koma , komasaufen , kombination
مثال ها :
1.Die Aufteilung eines Textes in Kolumnen führt zu einer kürzeren Zeilenlänge und ermöglicht so ein schnelleres Lesen.
1.تقسیم یک متن به ستون‌های نوشتاری منجر به اندازه کوتاه خطوط می‌شود و مطالعه‌ای سریع را ممکن می‌سازد.
2.Ich schreibe eine Kolumne für eine Zeitung.
2.من یک ستون نوشتاری برای یک روزنامه می‌نویسم.
1.تقسیم یک متن به ستون‌های نوشتاری منجر به اندازه کوتاه خطوط می‌شود و مطالعه‌ای سریع را ممکن می‌سازد.
2.Ich schreibe eine Kolumne für eine Zeitung.
2.من یک ستون نوشتاری برای یک روزنامه می‌نویسم.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.1 ، درس 1
دسته بندی: