نوع :
اسمقابل شمارش ، خنثی
inline :
[ جمع: Synonyme ]
[ ملکی: Synonyms ]
[ ملکی: Synonyms ]
کاربرد دیگر :
هممعنی
opposit :
Antonym
مثال ها :
1.Er versucht die Marke als Synonym für Qualität im Markt zu platzieren.
1.او تلاش کرد که برند را بهعنوان مترادفی برای کیفیت در بازار قرار بدهد.
2.In der englischen Sprache sind diese Wörter synonym.
2.در زبان انگلیسی این واژگان مترادف هستند.
1.او تلاش کرد که برند را بهعنوان مترادفی برای کیفیت در بازار قرار بدهد.
2.In der englischen Sprache sind diese Wörter synonym.
2.در زبان انگلیسی این واژگان مترادف هستند.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.1 ، درس 2
دسته بندی: