نوع :
صفتقابل مقایسه
inline :
[ حالت تفضیلی: existenzieller ]
[ حالت عالی: existenziellsten ]
[ حالت عالی: existenziellsten ]
کاربرد دیگر :
هستی‌گرایانه
مترادف و متضاد :
daseinsmäßig
کلمات نزدیک :
existenz , existentiell , exilregierung , exil , exhibitionistisch , existieren , existenzgrundlage , exklusiv , exklusive , exklusivität
مثال ها :
1.Es ist ein gewisser Mut, um über existenzielle und philosophische Fragen zu schreiben.
1.این یک شجاعت محرز است که درباره پرسش‌های هستی‌گرایانه و فلسفی (چیزی) نوشته شود.
1.این یک شجاعت محرز است که درباره پرسش‌های هستی‌گرایانه و فلسفی (چیزی) نوشته شود.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.1 ، درس 3
دسته بندی: