ورود

جستجو

واژه ها

کتاب ها

مرجع یادگیری زبان آلمانی


وب سایت آلمانیش

- آفلاین
درباره آلمانیش

راهنما

قوانین

ارتباط با آلمانیش
صفحه نخست

صفحه کلید

جستجو

حالت شب

Labyrinth به معنی هزارتو


/labyˈʁɪnt/
Labyrinth به فارسی هزارتو به آلمانی
       

نوع :
اسمقابل شمارش ، خنثی

inline :
[ جمع: Labyrinthe ]
[ ملکی: Labyrinth(e)s ]

کاربرد دیگر :
لابیرنت، مارپیچ

مترادف و متضاد :
Irrgarten

کلمات نزدیک :
labortest , laboratorium , labor , labil , labern , lache , lachen , lachhaft , lachs , lack

مثال ها :
1.Es ist schwierig, aus einem Labyrinth herauszufinden.
1.دشوار است که از یک هزارتو راهی (به‌بیرون) پیدا کنی.

2.Ich kenne eine Abkürzung aus dem Labyrinth.
2.من یک میان‌بر از این هزارتو بلدم.

مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.1 ، درس 4

هزارتو دسته بندی: اسم
منتشر شده توسط: آلمانیش
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
ارسال : پارسال | ویرایش: پارسال | بازدید: 30
 

Labyrinth

     

هزارتو

این صفحه را به اشتراک بگذارید :

https://www.almanish.ir/W8364
به این صفحه چند ستاره می دهید؟

امتیاز : 4.42 از 5 12 رای