نوع :
اسمقابل شمارش ، مذکر
inline :
[ جمع: Kuratoren ]
[ ملکی: Kurators ]
[ مونث: Kuratorin ]
[ ملکی: Kurators ]
[ مونث: Kuratorin ]
کاربرد دیگر :
متصدی، کاردار
مترادف و متضاد :
Treuhänder , Verwalter
کلمات نزدیک :
kur , kupplung , kuppler , kuppelung , kuppeln , kurbel , kurbeln , kurbelwelle , kurde , kurdisch
مثال ها :
1.Ein Kurator ist jemand, der den Besitz und das Geld verwaltet, die jemand gespendet hat.
1.سرپرست کسی است که بر دارایی و پولی که شخصی پرداخت می‌کند، مدیریت می‌کند.
1.سرپرست کسی است که بر دارایی و پولی که شخصی پرداخت می‌کند، مدیریت می‌کند.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.1 ، درس 5
دسته بندی: