نوع :
اسمغیرقابل شمارش ، مونث
inline :
[ ملکی: Eleganz ]
کاربرد دیگر :
ظرافت و زیبایی
مترادف و متضاد :
feinheit , schönheit
کلمات نزدیک :
elegant , elefant , elch , elastizität , elastisch , elektrifizieren , elektrifizierung , elektriker , elektrisch , elektrisieren
مثال ها :
1.Das Hotel verbindet Komfort mit vollendeter Eleganz.
1.هتل، آسایش را با ظرافت و زیبایی کامل پیوند میدهد.
2.Solche Eleganz sieht man hier nicht.
2.آنچنان شکوهی در اینجا دیده نمیشود.
1.هتل، آسایش را با ظرافت و زیبایی کامل پیوند میدهد.
2.Solche Eleganz sieht man hier nicht.
2.آنچنان شکوهی در اینجا دیده نمیشود.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.1 ، درس 6
دسته بندی: