نوع :
اسمغیرقابل شمارش ، مذکر
inline :
[ ملکی: Ruhm(e)s ]
کاربرد دیگر :
آوازه
مترادف و متضاد :
berühmtheit , Weltruf
کلمات نزدیک :
ruhig , ruhezeit , ruhetag , ruhestand , ruhen , ruhmreich , ruhr , ruhrgebiet , ruine , ruinieren
مثال ها :
1.Er fühlte sich unglücklich und all sein Ruhm und all seine Macht waren ihm nichts mehr wert.
1.او احساس ناراحتی میکرد و تمام شهرت و همه قدرتش دیگر برایش ارزشی نداشتند.
2.Jeder Schriftsteller strebt nach Ruhm.
2.هر نویسندهای برای شهرت تلاش میکند.
1.او احساس ناراحتی میکرد و تمام شهرت و همه قدرتش دیگر برایش ارزشی نداشتند.
2.Jeder Schriftsteller strebt nach Ruhm.
2.هر نویسندهای برای شهرت تلاش میکند.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.2 ، درس 4
دسته بندی: